عواملی که بر سودآوری شما تأثیر می گذارد

ساخت وبلاگ

1 دانشکده علوم مدیریت ، دانشگاه بین المللی اسلامی ، اسلام آباد ، پاکستان

2 دانشکده علوم مدیریت ، دانشگاه محمد علی جناح ، اسلام آباد ، پاکستان

ایمیل: * [email protected] ، aarshad. [email protected]

کپی رایت © 2013 Nousheen Tariq Bhutta ، Arshad Hasan. این یک مقاله دسترسی آزاد است که تحت مجوز انتساب Creative Commons توزیع شده است ، که امکان استفاده ، توزیع و تولید مثل بدون محدودیت در هر رسانه را فراهم می کند ، مشروط بر اینکه کار اصلی به درستی ذکر شود.

دریافت 20 ژانویه 2013 ؛اصلاح شده در 10 مارس 2013 ؛25 مارس 2013 پذیرفته شده

کلمات کلیدی: سودآوری ؛عوامل خاص شرکت ؛عامل اقتصاد کلان ؛بخش مواد غذایی

هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عوامل خاص و کلان اقتصادی بر سودآوری بخش مواد غذایی در پاکستان است. این مطالعه به بررسی تأثیر عوامل خاص شرکت در سودآوری شرکت های ذکر شده در بخش مواد غذایی بازار سهام کراچی در حضور تورم غذایی با استفاده از تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره در تنظیم اثر مشترک برای دوره 2002-2006 می پردازد. عوامل خاص شرکت شامل بدهی به حقوق صاحبان سهام ، ملموس بودن ، رشد و اندازه و فاکتور اقتصاد کلان شامل تورم غذایی است. یافته های مطالعه وجود رابطه منفی معنی داری بین اندازه و سودآوری را نشان می دهد. با این حال ، ملموس بودن ، رشد تورم و تورم مواد غذایی به طور ناچیزی با سودآوری مرتبط است. به طور مشابه ، یک رابطه منفی ناچیز بین نسبت بدهی به عدالت شرکت و سودآوری آن مشاهده می شود. نتایج تجربی شواهدی را ارائه می دهد که نشان می دهد سودآوری بخش مواد غذایی توسط عوامل خاص شرکت شکل می گیرد و نه متغیرهای کلان اقتصادی. یک محدودیت مهم مطالعه این است که فقط یک عامل کلان اقتصادی یعنی تورم غذایی را در نظر می گیرد. در مطالعات آینده عوامل کلان اقتصادی بیشتر برای بررسی تأثیر آنها بر سودآوری شرکتهای بخش مواد غذایی مورد بررسی قرار می گیرد. با این حال ، این مطالعه هنوز بینش قابل توجهی در مورد پویایی سودآوری در بخش مواد غذایی ارائه می دهد و در تصمیم گیری بهینه در مورد تخصیص منابع در بخش مواد غذایی بازار سهام پاکستان کمک می کند.

سودآوری نقش مهمی در ساختار و توسعه بنگاه دارد زیرا عملکرد و موفقیت یک شرکت را اندازه گیری می کند. همچنین شهرت یک شرکت را تقویت می کند. به حداکثر رساندن سود بنگاه یکی از اهداف اصلی مدیران است. سودآوری یک شرکت از این رو یک نگرانی اساسی است ، همانطور که توانایی مقاومت در برابر شوک های منفی و کمک به ثبات سیستم است. سودآوری همچنین ارزش ذینفعان و ارزش سرمایه گذار را به حداکثر می رساند. سودآوری از نظر حیاتی برای عملکرد شرکت ها ، به ویژه در محیط های رقابت بسیار مهم است. اکثر مطالعات در مورد سودآوری ، مانند [1-5] از مدل های خطی برای برآورد اثرات عوامل متنوعی که ممکن است در تقویت سود قابل توجه باشد ، استفاده می کنند. اول ، ادبیات عمدتاً تعیین کننده های سودآوری در سطح شرکت را با مخلوط متغیرهای فاقد ثبات داخلی در نظر می گیرد ، در حالی که هیچ تحقیق سیستماتیک در مورد تأثیر محیط کلان اقتصادی وجود ندارد ، دوم ، بیشتر ادبیات استدلال می کند که روش اقتصاد سنجی به طور مؤثر نیستنشان دادن برخی از ویژگی های سود ، که مستلزم آن است که نتایج تخمین ممکن است تبعیض آمیز و مبهم باشد.

در این مقاله تأثیر عوامل تعیین کننده اقتصادی خاص و کلان بر سودآوری بخش مواد غذایی نشان داده شده است. گروه از عوامل تعیین کننده خاص شرکت که سودآوری مربوط به آن شامل رشد ، ملموس بودن ، اندازه و بدهی به نسبت سهام است. گروه دوم عوامل تعیین کننده سودآوری را به محیط کلان اقتصادی که بخش مواد غذایی در آن فعالیت می کند ، روایت می کند. برای این منظور ، ما تورم غذایی را در بین متغیر تحریک آمیز قرار می دهیم.

این تحقیق بر عوامل خاص و کلان اقتصادی شرکت و تأثیر آنها بر سودآوری شرکتهای بخش مواد غذایی پاکستانی متمرکز شده است. اهداف اصلی عبارتند از:

برای برقراری رابطه بین عوامل خاص ، کلان اقتصادی و سودآوری در طی یک دوره پنج سال (2002-2006) برای بخش مواد غذایی پاکستانی که در بورس اوراق بهادار کراچی ذکر شده است.

• بررسی تأثیر عوامل خاص شرکت (نسبت بدهی به سهام ، اندازه ، ملموس بودن دارایی ها ، رشد) بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان.

• بررسی تأثیر عامل کلان اقتصادی (تورم مواد غذایی) بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان.

مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است: بخش 1 مقدمه مختصری از پیشینه مطالعه را ارائه می دهد. بخش 2 ادبیات مرتبط را خلاصه می کند. بخش 3 شرح داده ها و اندازه گیری متغیرها را ارائه می دهد. بخش 4 بحث در مورد مشخصات مدل را ارائه می دهد. بخش 5 نتایج حاصل از مدل های مورد استفاده را مورد بحث قرار می دهد و بخش 6 نتیجه گیری و توصیه های آینده را ارائه می دهد.

2. بررسی ادبیات

بسیاری از محققان عوامل تعیین کننده خاص و کلان اقتصادی را از دیدگاههای مختلف و در محیط های مختلف مطالعه کرده اند. موارد زیر برای تحقیقات ما بسیار جذاب و مفید است.

مطالعاتی که با تعیین کننده های داخلی سروکار دارند ، از متغیرهایی مانند اندازه ، ملموس بودن ، رشد و بدهی به نسبت به سهام بهره برداری می کنند. بین اندازه و سودآوری رابطه معنی داری وجود دارد [6،7]. اهرم با اندازه شرکت همبستگی مثبت دارد [8-11]. درجه آن عوامل مختلف مالی ، حقوقی و سایر عوامل (به عنوان مثال فساد) بر سودآوری تأثیر می گذارد به شدت با اندازه شرکت مرتبط است [12]. اندازه شرکت با نسبت سرمایه 1 مرتبط است [1-3 ، 5،13،14]. فرصت های رشد از نظر کسری از ارزش بنگاه که توسط دارایی در محل ارائه می شود ، اندازه گیری می شود. نسبت ارزش بنگاه که توسط دارایی در محل روایت شده است ، فرصت های رشد شرکت بزرگتر است [15]. بنگاه های دارای فرصت های رشد دارای پروژه های توسعه ای نسبتاً بیشتری ، خطوط تولید جدید ، کسب سایر شرکت ها و تعمیر و جایگزینی دارایی های موجود هستند [16]. علاوه بر این ، فرصت های رشد و اندازه شرکت با سودآوری مثبت است [17]. این شرکت ها با فرصت های پایین و رشد لاغر به نشان دادن سودآوری بالا و شرکت ها در وسط فرصت های رشد تمایل به تأیید سودآوری اندک دارند [18].

اهرم با ملموس همبستگی مثبت دارد و همچنین تأکید می کند که اهرم باید با ارزش انحلال [19،20] و در بنگاه های آمریکایی افزایش یابد [21،22]. اهرم با سودآوری در ایالات متحده و ژاپن منفی است [23]. این یافته های مشاهده شده در کشورهای در حال توسعه [11،24]. اهرم به طور ناچیز با سودآوری مرتبط است [25]. سودآوری تأثیر اصلی بر بدهی نسبت به نسبت دارایی دارد [10]. اهرم ارتباط مثبت با ملموس بودن دارد و با سودآوری منفی است زیرا سودآوری رابطه منفی با ملموس دارد. طبق نظریه نظم Pecking ، شرکتهای اولویت ترجیح می دهند از وجوه داخلی استفاده کنند و سپس تأمین مالی خارجی را انجام دهند [26]. این امر مستلزم این است که بنگاه های سودآور از اهرم کمتری برخوردار خواهند بود [27]. سودآوری با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (اهرم) ارتباط منفی دارد [28] که بیشتر توسط [26] ثبت شده است.< Pan> اهرم با ملموس همبستگی مثبت دارد و همچنین تأکید می کند که اهرم باید با ارزش انحلال [19،20] و در بنگاه های آمریکایی افزایش یابد [21،22]. اهرم با سودآوری در ایالات متحده و ژاپن منفی است [23]. این یافته های مشاهده شده در کشورهای در حال توسعه [11،24]. اهرم به طور ناچیز با سودآوری مرتبط است [25]. سودآوری تأثیر اصلی بر بدهی نسبت به نسبت دارایی دارد [10]. اهرم ارتباط مثبت با ملموس بودن دارد و با سودآوری منفی است زیرا سودآوری رابطه منفی با ملموس دارد. طبق نظریه نظم Pecking ، شرکتهای اولویت ترجیح می دهند از وجوه داخلی استفاده کنند و سپس تأمین مالی خارجی را انجام دهند [26]. این امر مستلزم این است که بنگاه های سودآور از اهرم کمتری برخوردار خواهند بود [27]. سودآوری با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (اهرم) ارتباط منفی دارد [28] که بیشتر توسط [26] ثبت شده است. شرکت ها [21،22]. اهرم با سودآوری در ایالات متحده و ژاپن منفی است [23]. این یافته های مشاهده شده در کشورهای در حال توسعه [11،24]. اهرم به طور ناچیز با سودآوری مرتبط است [25]. سودآوری تأثیر اصلی بر بدهی نسبت به نسبت دارایی دارد [10]. اهرم ارتباط مثبت با ملموس بودن دارد و با سودآوری منفی است زیرا سودآوری رابطه منفی با ملموس دارد. طبق نظریه نظم Pecking ، شرکتهای اولویت ترجیح می دهند از وجوه داخلی استفاده کنند و سپس تأمین مالی خارجی را انجام دهند [26]. این امر مستلزم این است که بنگاه های سودآور از اهرم کمتری برخوردار خواهند بود [27]. سودآوری با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (اهرم) ارتباط منفی دارد [28] که بیشتر توسط [26] ثبت شده است.

گروه دیگر از عوامل تعیین کننده سودآوری با متغیر کلان اقتصادی که ما از تورم غذایی برای این منظور استفاده کرده ایم ، سروکار دارد. بین سودآوری و تورم رابطه وجود دارد [29]. وی اظهار داشت كه تأثیر تورم بر سودآوری بنگاه بستگی به این دارد كه آیا هزینه های عملیاتی بنگاه ها و دستمزد آن با سرعت بیشتری از تورم افزایش می یابد. میزان این تورم بر سودآوری تأثیر می گذارد ، بستگی به این دارد که آیا چشم انداز تورم کاملاً تخمین زده می شود [30]. تورم با سودآوری مثبت است [3]. تورم واقعی به طور قابل توجهی مثبت با سودآوری است [31]. تورم هشدار قرمز در 9 درصد سطح تورم آستانه برای رشد اقتصادی است [32]. یافته های داده های پانل سازماندهی همکاری های اقتصادی و توسعه (OECD) و کشورهای همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (APEC) ، که مشخص می کند تورم کاهش یافته است (از رقم های دو برابر به رقم تک) و تأثیر مثبت قابل توجهی در رشد داردبرای کشورهای OECD و تأثیر کمتری بر رشد کشورهای APEC [33]. آنها همچنین تأکید می کنند که تأثیر تورم کاهش می یابد فقط در شرایطی که اقتصاد جهانی به دلیل شوک کاهش ناگهانی در رشد رشد نمی کند ، مورد بررسی قرار نمی گیرد. اگر چنین شوک وجود نداشته باشد ، کاهش نرخ تورم می تواند نرخ رشد قابل توجهی بالاتر را ایجاد کند. به طور مشابه ، تورم تأثیر منفی قوی بر رشد سرانه تولید ناخالص داخلی CAPITA برای کشورهای OECD دارد [34]. با کاهش سرمایه گذاری و رشد عملکرد ، تورم از رشد کاسته می شود [35]. وی همچنین گزارش می دهد که با تجمع بیشتر سرمایه و رشد بهره وری ، بودجه اضافی نیز به شدت با رشد بیشتر مرتبط است. با نرخ تورم بسیار پایین (کمتر از 2 - 3 درصد) تورم با رشد همبستگی مثبت دارد. اما ، آنها در سطح بالایی از تورم ارتباط منفی با رشد دارند [36]. به همین ترتیب ، تورم در منطقه تک رقمی ممکن است مطلوب باشد ، در حالی که تورم در منطقه دو رقمی از نظر کاهش رشد به وجود می آید [37]. زیر 40 درصد از نرخ تورم سالانه ، هیچ ارتباطی بین تورم و رشد وجود ندارد [38]. آنها رابطه منفی بین تورم بالا (بیش از 40 درصد) و رشد نشان می دهند.

تجزیه و تحلیل ادغام تورم در رشد اقتصادی در چهار کشور آسیای جنوبی (بنگلادش ، هند ، پاکستان و سریلانکا) مشاهده شد و دو نکته جذاب را بیان کرد. اول ، تورم و رشد اقتصادی به طور مثبت مرتبط هستند. دوم ، حساسیت رشد به تغییرات در نرخ تورم کوچکتر از حساسیت تورم به تغییرات در نرخ رشد است [39]. رابطه بین رشد خروجی و تورم ، سطح آستانه تورم وجود دارد. آنها نه تنها رابطه تورم بالا و پایین با رشد اقتصادی را مطالعه می کنند بلکه سطح تورم آستانه را برای کشورهای صنعتی و در حال توسعه نیز توصیه می کنند [40].

در این بخش از مقاله در مورد بنگاهها و متغیرهای موجود در مطالعه بحث شده است. الگوهای توزیع داده ها و تکنیک های آماری کاربردی در بررسی رابطه بین عوامل خاص شرکت ، کلان اقتصادی و سودآوری.

3. 1مجموعه داده ها و نمونه

این مطالعه براساس داده های مربوط به عوامل خاص شرکت جمع آوری شده است [41]. قیمت تورم مواد غذایی از مانیتور تورم گرفته می شود [42،43]. این نشریه اطلاعات مفیدی را در مورد حساب های کلیدی در مورد صورتهای مالی کلیه شرکتهای ذکر شده KSE ارائه می دهد. ما در تجزیه و تحلیل ما برای دوره پنج سال (2002-2006) ، کلیه شرکتهای بخش مواد غذایی ، به ویژه 12 بنگاه ذکر شده در بورس اوراق بهادار کراچی را شامل می شد.

این مطالعه متغیرهای کلیدی را که بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان تأثیر می گذارد ، مشخص می کند. آنها شامل متغیرهای وابسته و مستقل هستند:

• 3. 2. 1. متغیر وابسته

• سودآوری (PF): ما نسبت درآمد خالص را می گیریم که اندازه گیری سودآوری بنگاه به عنوان متغیر وابسته است. این به عنوان نسبت درآمد خالص پس از مالیات تقسیم بر کل فروش تعریف می شود.

3. 2. 2. متغیر مستقل

ما پنج متغیر را به عنوان متغیر مستقل می گیریم:

• 1) عوامل خاص شرکت

• نسبت بدهی به سهام عدالت (DTER): طبق گفته های تئوری سفارش Pecking ، ابتدا ترجیح می دهند از وجوه داخلی استفاده کنند و سپس تأمین مالی خارجی را انجام دهند. این امر مستلزم این است که بنگاه های سودآور از اهرم کمتری برخوردار خواهند بود [27]. ما انتظار داریم رابطه منفی بین سودآوری و بدهی به نسبت سهام داشته باشیم. ما نسبت بدهی به سهام را به عنوان کل بدهی های تقسیم شده توسط سهام دارنده سهم اندازه گیری می کنیم.

• ملموس بودن دارایی ها (TG): بنگاه با مقدار زیادی دارایی ثابت به دلیل افزایش ارزش دارایی های آینده خود ، سودآورتر می شود. اما اهرم ارتباط مثبت با ملموس بودن دارد و با سودآوری منفی است زیرا سودآوری رابطه منفی با ملموس دارد [26]. بنابراین ما انتظار داریم رابطه منفی بین ملموس بودن دارایی ها و سودآوری داشته باشیم. ما ملموس بودن دارایی (TG) را به عنوان نسبت دارایی های ثابت تقسیم بر دارایی های کل اندازه گیری می کنیم. ما مقدار خالص دارایی های ثابت را به عنوان شمارنده می گیریم. استفاده از مقدار خالص دارایی ثابت به معنای هزینه دارایی های ثابت منهای استهلاک انباشته شده است.

• اندازه (SZ): اگر اندازه شرکت افزایش یابد ، سودآوری نیز افزایش می یابد [6،7]. ما با در نظر گرفتن ورود طبیعی فروش ، اندازه (SZ) شرکت را اندازه گیری می کنیم زیرا این اندازه گیری تغییر در شکل را در دوره های زمانی صاف می کند. بنابراین اندازه بزرگ شرکت تمایل به سودآوری بیشتری دارد. بنابراین ما انتظار داریم بین اندازه و سودآوری بنگاه رابطه مثبت داشته باشیم.

• رشد (GT): بنگاه های در حال رشد بهتر سودآوری خود را افزایش می دهند [17]. اگر افزایش در کل دارایی ها وجود داشته باشد ، به این معنی است که رشد بالایی دارد و تمایل به سودآوری بیشتری دارد. ما رشد (GT) را به عنوان درصد افزایش در کل دارایی ها اندازه گیری می کنیم ، بنابراین انتظار داریم رابطه مثبت بین نرخ رشد و سودآوری بنگاه باشد.

• 2) عامل کلان اقتصادی

• تورم غذایی (FI): همچنین به عنوان متغیر کلان اقتصادی عمل می کند. افزایش تورم مواد غذایی تمایل به افزایش قیمت بخش مواد غذایی و قیمت های بالا سود بالایی دارد. تورم با سودآوری مثبت است [3،31]. بنابراین ما انتظار داریم بین تورم مواد غذایی و سودآوری رابطه مثبت داشته باشیم. قیمت تورم مواد غذایی از مانیتور تورم گرفته می شود [42،43].

3. 3آزمایش فرضیه

هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عوامل خاص/کلان اقتصادی شرکت یا صنعت بر سودآوری بخش مواد غذایی در پاکستان است. برای این منظور ما دو فرضیه می سازیم:

فرضیه 1: تأثیر قابل توجهی از عوامل خاص شرکت (نسبت بدهی به سهام ، اندازه ، ملموس بودن ، رشد) بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان وجود دارد.

تورم غذایی باعث افزایش قیمت محصولات غذایی می شود که سود بالای شرکتهای بخش مواد غذایی را به وجود می آورد. از این رو

فرضیه 2: تأثیر قابل توجهی از فاکتور کلان اقتصادی (تورم غذایی) بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان وجود دارد.

ما انتظار داریم که رابطه مثبت رشد، اندازه و تورم خوراک با سودآوری و رابطه منفی بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و ملموس بودن دارایی ها با سودآوری وجود داشته باشد.

3. 4. مشخصات مدل

برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته از آمار توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره در تنظیم اثرات مشترک استفاده می‌کنیم.

: سودآوری شرکت i در زمان t; i = 1، 2، ∙∙∙، 12 شرکت.

t: زمان = 1، 2،∙∙∙، 5 سال

: رهگیری معادله DTER: نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام TG: ملموس بودن دارایی SZ: اندازه GT: رشد FI: تورم مواد غذایی

ε: عبارت خطا

4. تفسیر نتایج

نتایج آمار توصیفی، همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره در زیر توضیح داده شده است:

1) تجزیه و تحلیل توصیفی (جدول 1) نشان می دهد که میانگین زیان در طول دوره 13 درصد و نوسانات به طور قابل توجهی بالا است. متوسط نرخ رشد در طول دوره 11 درصد و نوسانات به طور قابل توجهی بالا است. به طور متوسط 50 درصد دارایی ها مشهود هستند. وابستگی بدهی در صنعت 152 درصد از حقوق صاحبان سهام است که به این معنی است که 60 درصد دارایی ها از طریق بدهی تامین می شود.

2) تجزیه و تحلیل همبستگی (جدول 2) نشان می دهد که سودآوری با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و ملموس بودن همبستگی منفی دارد و به طور مثبت با اندازه، رشد و تورم مواد غذایی مرتبط است. سودآوری رابطه متوسط معنی داری را با اندازه و رابطه ضعیف ناچیز را با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، ملموس بودن، رشد و تورم مواد غذایی نشان می دهد. بدهی به حقوق صاحبان سهام با ملموس بودن همبستگی منفی و با اندازه، رشد و تورم مواد غذایی همبستگی مثبت دارد.

نسبت بدهی به عدالت رابطه ناچیز ضعیف با ملموس بودن ، اندازه ، رشد و تورم غذایی را نشان می دهد. ملموس بودن با اندازه و رشد همبستگی منفی دارد و با تورم غذایی همبستگی مثبت دارد ، زیرا رابطه ناچیز ضعیف با عوامل پایان نامه را نشان می دهد. اندازه با رشد و تورم غذایی همبستگی مثبت دارد. همچنین یک رابطه ناچیز ضعیف با رشد و تورم غذایی را اثبات می کند. رشد با تورم مواد غذایی منفی است. این امر بیشتر بر رابطه ناچیز ضعیف با تورم مواد غذایی تأکید می کند 3) تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره (جدول 3) نشان می دهد که نسبت بدهی به سهام ، با ضریب 0. 002 002 به طور ناچیز با سودآوری مرتبط است. این بدان معناست که یک واحد تغییر در بدهی به نسبت سهام ، سودآوری را کاهش می دهد تا 0. 002 سودآوری داشته باشد ، ارزش T 853-در برابر مقدار P 0. 3973 است. بنابراین فرضیه ما توسط رابطه منفی ناچیز بین بدهی به نسبت سهام و سودآوری رد می شود. شرکت سودآورتر از بدهی کمتری استفاده می کند. از بودجه داخلی خود استفاده می کند. این نتیجه به نظریه سفارش pecking تأیید می کند.

ملموس بودن ضریب منفی دارد و رابطه ناچیز با سودآوری را نشان می دهد. مقدار ضریب 878 - 0. 87 است به این معنی که یک واحد تغییر در ملموس بودن دارایی ها تغییر منفی در سودآوری را 0. 878 به همراه خواهد داشت. ملموس بودن دارای مقدار T از 0. 8103-در برابر مقدار P 0. 4213 است. بنابراین فرضیه ما توسط رابطه منفی ناچیز بین ملموس بودن و سودآوری رد می شود. این نشان می دهد که یک شرکت دارای ملموس بودن دارایی کمتری خواهد بود.

اندازه رابطه معنی داری مثبت با سودآوری دارد. مقدار ضریب 0. 347 به معنای یک واحد است

میز 1 . آمار توصیفی.

جدول 2ماتریس همبستگی.

جدول 3. تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره.

تغییر در اندازه منجر به افزایش سودآوری 0. 347 خواهد شد. این مقدار T از 2. 534 در برابر مقدار P 0. 014 است. این یافته ها مطابق فرضیه ما آمده است که بین اندازه و سودآوری بنگاه رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین فرضیه ما را می پذیرد که سودآوری با اندازه رابطه مثبت دارد.

رشد ضریب منفی دارد اما رابطه ناچیز با سودآوری است. مقدار ضریب 05/0 - است. این بدان معناست که افزایش واحد در رشد ، تغییر منفی در سودآوری را 0. 05 ایجاد می کند. این مقدار T از 0. 050-در برابر مقدار P 0. 960 است. این رابطه منفی بین رشد و سودآوری بنگاه وجود دارد. اما مقدار t از 0. 050 strate مقدار بسیار اندک است و مقدار p 0. 960 است ، نشان می دهد که رشد یک متغیر توضیحی مناسب از سودآوری نیست. بنابراین فرضیه ما را رد می کند که بین سودآوری و رشد رابطه معنی داری وجود دارد.

تورم مواد غذایی دارای ضریب مثبت 0. 127 است اما در رابطه با سودآوری ناچیز است. ضریب مثبت نشان می دهد که افزایش یک واحد تورم غذایی ، تغییر مثبت 0. 127 را به همراه خواهد داشت. این مقدار T از 1. 581 در برابر مقدار P 0. 120 است. این بدان معناست که بین سودآوری و تورم غذایی رابطه مثبت وجود دارد اما رابطه ناچیز را نشان می دهد. بر اساس این ، فرضیه دوم خود را رد می کنیم.

مقدار مربع R 0. 182 است. این بدان معناست که بخش توضیح داده شده از مدل ما 18 ٪ و باقیمانده (غیر ترسیم شده) حدود 82 ٪ است. این نشان می دهد که مدل ما تنها 18 ٪ از عوامل مؤثر بر سودآوری شرکت را توضیح می دهد. این نتایج همچنین نشان می دهد که تنها اندازه شرکت یک متغیر توضیحی مناسب از سودآوری در بین بدهی به سهام ، ملموس بودن دارایی ها ، رشد و تورم غذایی است.

5. بحث و اظهارات نتیجه گیری

در این مقاله ، ما یک چارچوب تجربی برای بررسی تأثیر عوامل تعیین کننده اقتصادی خاص و کلان بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستانی برای دوره 2002-2006 مشخص کردیم. ویژگی های جدید مطالعه ما ، تجزیه و تحلیل همزمان تأثیر عوامل تعیین کننده خاص و کلان اقتصادی بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان با یک روش اقتصاد سنجی مناسب (همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره) برای برآورد مدل است.

ما از پنج متغیر توضیحی برای اندازه گیری تأثیر آنها بر سودآوری بخش مواد غذایی پاکستان استفاده کردیم. یکی از متغیرهای توضیحی ما از نظر آماری معنی دار و چهار نفر دیگر از نظر آماری ناچیز مربوط به سودآوری بودند. اندازه شرکت تنها متغیر توضیحی است که با سودآوری بنگاه ها در بخش مواد غذایی رابطه معنی داری دارد. نسبت بدهی به عدالت ، ملموس بودن دارایی ها ، رشد و تورم مواد غذایی رابطه ناچیز با سودآوری بنگاه ها در بخش مواد غذایی دارد. با توجه به این یافته ها در اینجا نتیجه می گیریم که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ، ملموس بودن دارایی ها ، رشد و تورم مواد غذایی قادر به توضیح سودآوری در بنگاه های غذایی نیست. بنابراین فرضیه اول ما تأیید می کند که از نظر اندازه رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. اما ملموس بودن و رشد رابطه مثبت اما ناچیز با سودآوری و بدهی به حقوق صاحبان سهام دارد ، تأثیر منفی و ناچیز بر سودآوری دارد. فرضیه دوم ما نیز به دلیل رابطه ناچیز بین سودآوری و تورم غذایی رد می شود.

این یافته ها نشان می دهد که بنگاه های بزرگ در بخش مواد غذایی پاکستان سود بیشتری دارند. علاوه بر این ، مدل 5 ٪ قابل توجه است. نتایج صنعت مواد غذایی با از دست دادن متوسط 13 ٪ دلسرد کننده است. اما رشد 11 ٪ قابل مشاهده است که بیش از حد متوسط تورم گزارش شده در دوره. عوامل مهم مانند ساختار سرمایه ، رشد ، تورم مواد غذایی و دارایی های ملموس از نظر آماری معنی دار نیستند و بر سود تأثیر می گذارند. اندازه فقط عامل مهمی است و باید در تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در نظر گرفته شود.

6. دلالت/محدودیت عملی

به طور کلی ، این نتایج تجربی شواهدی را ارائه می دهد که نشان می دهد سودآوری بخش مواد غذایی توسط عوامل خاص شرکت شکل می گیرد و نه متغیرهای کلان اقتصادی. قدرت توضیحی مدل ضعیف است ، بنابراین یک مطالعه گسترده تر برای شناسایی عوامل منحصر به فرد سود در بخش مواد غذایی توصیه می شود. این مطالعه فقط یک عامل کلان اقتصادی را بررسی می کند ، بنابراین در مطالعه بعدی تأثیر سایر متغیرها نیز باید ضبط شود. صنایع غذایی در 5 دوره گذشته عملکرد خوبی نداشته است ، بنابراین مطالعه ای با مجموعه داده های بزرگ نیز ارائه شده است.

  1. B. K. Short ، "رابطه بین نرخ سود بانک تجاری و تمرکز بانکی در کانادا ، اروپای غربی و ژاپن" ، مجله بانکی و دارایی ، جلد. 3 ، شماره 3 ، 1979 ، صص 209-219. doi: 10. 1016/0378-4266 (79) 90016-5
  2. P. Bourke ، "تمرکز و سایر عوامل تعیین کننده سودآوری بانک در اروپا ، آمریکای شمالی و استرالیا" ، مجله بانکی و دارایی ، جلد. 13 ، شماره 1 ، 1989 ، صص 65-79. doi: 10. 1016/0378-4266 (89) 90020-4
  3. P. Molyneux و J. Thoton ، "عوامل تعیین کننده سودآوری بانک اروپا: یک یادداشت" ، مجله بانکی و دارایی ، جلد. 16 ، شماره 6 ، 1992 ، صص 1173-1178. doi: 10. 1016/0378-4266 (92) 90065-8
  4. A. Demirguc-Kunt و H. Huizinga ، "ساختار مالی و سودآوری بانک" ، بانک جهانی Mimeo ، 2000.
  5. J. Goddard ، P. Molyneux و J. O. S. Wilson ، "سودآوری بانک های اروپایی: تجزیه و تحلیل پانل مقطعی و پویا ،" مدرسه منچستر ، جلد. 72 ، شماره 3 ، 2004 ، صص 363-381. doi: 10. 1111/j. 1467-9957. 2004. 00397. x
  6. J. D. Akhavein ، A. N. Berger and D. B. Humphrey ، "اثرات مگامرژرها بر کارآیی و قیمت ها: شواهدی از عملکرد سود بانکی ،" سریال مالی و بحث اقتصادی ، جلد. 9 ، هیئت مدیره سیستم فدرال رزرو ، 1997.
  7. M. Smirlock ، "شواهدی در مورد رابطه (غیر) بین تمرکز و سودآوری در بانکداری" ، مجله پول ، اعتبار و بانکداری ، جلد. 17 ، شماره 1 ، 1985 ، صص 69-83. doi: 10. 2307/1992507
  8. P. Marsh ، "انتخاب بین عدالت و بدهی: یک مطالعه تجربی" ، مجله مالی ، جلد. 37 ، شماره 1 ، 1982 ، صص 121-144. doi: 10. 1111/j. 1540-6261. 1982. tb01099. x
  9. R. Rajan و L. Zingales ، "ما درباره ساختار سرمایه چه می دانیم؟برخی از شواهد از داده های بین المللی ، "مجله مالی ، جلد. 50 ، شماره 5 ، 1995 صص 1421- 1460. doi: 10. 1111/j. 1540-6261. 1995. tb05184. x
  10. W. K. John ، "چگونه ویژگی های شرکت بر ساختار سرمایه تأثیر می گذارد: یک مقایسه بین المللی ،" مجله تحقیقات مالی ، جلد. 22 ، شماره 2 ، 1999 ، صص 161-187.
  11. L. Booth ، V. Aivazian ، A. Demirguc-Kunt و V. Maksmivoc ، "ساختارهای سرمایه در کشورهای در حال توسعه" ، مجله دارایی ، جلد. 56 ، شماره 1 ، 2001 ، صص 87-130. doi: 10. 1111/0022-1082. 00320
  12. A. Demirguc-Kunt و H. Huizinga ، "عوامل تعیین کننده حاشیه سود بانک تجاری و سودآوری: برخی از شواهد بین المللی ،" بررسی اقتصادی بانک جهانی ، جلد. 13 ، شماره 2 ، 1998 ، صص 379-408. doi: 10. 1093/wber/13. 2. 379
  13. J. A. Haslem ، "تجزیه و تحلیل آماری از سودآوری نسبی بانک های تجاری" ، مجله دارایی ، جلد. 23 ، شماره 1 ، 1968 ، صص 167-176. doi: 10. 1111/j. 1540-6261. 1968. tb03004. x
  14. J. A. Bikker and H. Hu ، "الگوهای چرخه ای در سود ، تأمین و وام بانکها و سرمایه گذاری نیازهای سرمایه جدید بازل" ، "بررسی سه ماهه BNL ، جلد. 221 ، شماره 1 ، 2002 ، صص 143-175.
  15. S. C. Myers, "Determinants of Corporate Borrowing," Joual of Financial Economics, Vol. 5، شماره 2، 1977، صص 147-175. doi:10. 1016/0304-405X(77)90015-0
  16. S. P. Mason و R. C. Merton، "نقش تجزیه و تحلیل ادعاهای احتمالی در امور مالی شرکت"، پیشرفت های اخیر در امور مالی شرکت، هولموود، 1985.
  17. J. Abor، "اثر ساختار سرمایه بر سودآوری: تجزیه و تحلیل تجربی شرکت های بورسی در غنا"، مجله Risk Finance، جلد. 6، شماره 5، 2005، ص. 438. doi:10. 1108/15265940510633505
  18. Z. Serrasqueiro، N. Maria and M. Paulo، "قدرت توضیحی نظریه‌های ساختار سرمایه: تحلیل داده‌های تابلویی،" Icfai Joual of Applied Finance، جلد. 13، شماره 7، 1386، صص 23-38.
  19. O. Williamson, "Corporate Finance and Corporate Goveance," Joual of Finance, Vol. 43، شماره 3، 1367، صص 567-591. doi:10. 1111/j. 1540-6261. 1988. tb04592. x
  20. M. Harris and A. Raviv، "ساختار سرمایه و نقش اطلاعاتی بدهی"، مجله مالی، جلد. 45، شماره 2، 1990، صص 321-349. doi:10. 1111/j. 1540-6261. 1990. tb03693. x
  21. آی. فرند و ال. اچ. 43، شماره 2، 1367، صص 271-281. doi:10. 1111/j. 1540-6261. 1988. tb03938. x
  22. S. Titman و R. Wessels, "The Determinants of Capital Structure Choice," Joual of Finance, Vol. 43، شماره 1، 1367، صص 1-19. doi:10. 1111/j. 1540-6261. 1988. tb02585. x
  23. دبلیو سی کستر، «ساختار سرمایه و مالکیت: مقایسه شرکت تولیدی ایالات متحده و ژاپن»، مدیریت مالی، جلد. 15، شماره 1، 1365، صص 5-16. doi: 10. 2307/3665273
  24. Y. Wiwattanakantang، "یک مطالعه تجربی در مورد عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه شرکت های تایلندی"، Pacific-Basin Finance Joual, Vol. 7، شماره 3-4، 1378، صص 371-403. doi:10. 1016/S0927-538X(99)00007-4
  25. M. Long و I. Maltiz، "The Investment-Financing Nexus: Some Empirical Evidence," Midland Corporate Finance Joual, Vol. 3، شماره 3، 1985، صص 53-59.
  26. شاه و س. خان، "تعیین کننده های ساختار سرمایه: شواهد از داده های پانل پاکستان"، بررسی بین المللی مقالات تحقیقاتی تجاری، جلد. 3، شماره 4، 1386 صص 265-282.
  27. C. M. Stewart و N. S. Majluf، "تصمیمات تامین مالی و سرمایه گذاری شرکتی هنگامی که شرکت ها اطلاعاتی دارند که سرمایه گذاران ندارند"، مجله اقتصاد مالی، جلد. 13، شماره 2، 1984، صص 187-221. doi:10. 1016/0304-405X(84)90023-0
  28. A. شاه و S. T. Hijazi ، "عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه بنگاه های غیر مالی در سهام بورس در پاکستان ،" بررسی توسعه پاکستان ، جلد. 43 ، شماره 4 ، 2004 ، صص 605-618.
  29. J. Revell ، "مؤسسات تورم و مالی" ، فایننشال تایمز ، لندن ، 1979.
  30. پ. پری ، "آیا بانک ها از تورم به دست می آورند یا از دست می دهند" ، مجله بانکداری خرده فروشی ، جلد. 14 ، شماره 2 ، 1992 ، صص 25-30.
  31. P. P. Athanasoglou ، S. N. Brissimis and M. D. Delis ، "تعیین کننده های خاص بانک ، صنعت خاص و کلان اقتصادی سودآوری بانک" ، مقاله کار بانک یونان ، شماره 25 ، 2005.
  32. Y. A. مبارک ، "تورم و رشد: برآورد سطح آستانه تورم در پاکستان" ، بولتن محرک SBP ، جلد. 1 ، شماره 1 ، 2005 ، صص 35-44.
  33. M. Gillman ، M. Harris and L. Matyas ، "تورم و رشد: برخی از تئوری ها و شواهد" ، دهمین کنفرانس بین المللی داده های پانل ، برلین ، ژوئیه 2002 ، صص 1-26.
  34. W. R. J. Alexander ، "تورم و رشد اقتصادی: شواهدی از معادله رشد" ، اقتصاد کاربردی ، جلد. 29 ، شماره 2 ، 1997 ، صص 233-238. doi: 10. 1080/000368497327290
  35. س. فیشر ، "نقش عوامل کلان اقتصادی در رشد" ، مجله اقتصاد پولی ، جلد. 32 ، شماره 1 ، 1993 ، صص 485-512.
  36. A. Ghosh و S. Philip ، "تورم ، ضد عفونی و رشد" ، مقاله کار صندوق بین المللی پول ، جلد. 68 ، صندوق بین المللی پول ، واشنگتن دی سی ، 1998.
  37. K. S. Nell ، "آیا تورم پایین پیش شرط رشد سریعتر است؟پرونده آفریقای جنوبی ، "مقالات کار در اقتصاد ، گروه اقتصاد ، کالج کینز ، دانشگاه کنت ، بررسی اقتصادی پاکستان ، 2000.
  38. M. Bruno و W. Easterly ، "تورم و رشد: در جستجوی روابط پایدار" ، بانک مرکزی فدرال رزرو سنت لوئیس بررسی ، جلد. 78 ، شماره 3 ، 1996 ، صص 139-146.
  39. G. Mallik و A. Chowdhury ، "تورم و رشد اقتصادی: شواهدی از کشورهای آسیای جنوبی" ، مجله توسعه اقیانوس آرام آسیا ، جلد. 8 ، شماره 1 ، 2001 ، صص 123-135.
  40. M. S. Khan و S. A. Senhadji ، "اثرات آستانه در رابطه بین تورم و رشد" ، مقالات کارمندان صندوق بین المللی پول ، جلد. 48 ، شماره 1 ، 2001 ، صص 1-21.
  41. تجزیه و تحلیل ترازنامه شرکتهای مشترک سهام ذکر شده در بورس اوراق بهادار کراچی ، 2001-2006.
  42. مانیتور تورم ژانویه 2006 از بانک دولتی پاکستان.
  43. مانیتور تورم ، مارس 2006 از بانک دولتی پاکستان.

1 به طور کلی ، بانک مرکزی و سایر مقامات صالح سودآوری را با بازده دارایی ها و بازده سهام (ROA و ROE) اندازه گیری می کنند.

مقالات آموزش فارکس...
ما را در سایت مقالات آموزش فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهزاد فراهانی بازدید : 44 تاريخ : شنبه 12 فروردين 1402 ساعت: 15:52