مفهوم استراتژی

ساخت وبلاگ

مدیریت عالی یک سازمان مربوط به انتخاب یک دوره اقدام از بین گزینه های مختلف برای تحقق اهداف سازمانی است. فرایندی که با استفاده از آن اهداف تدوین و به دست می آید ، به عنوان مدیریت استراتژیک و استراتژی به عنوان وسیله ای برای دستیابی به هدف شناخته می شود. استراتژی طراحی بزرگ یا یک برنامه کلی است که یک سازمان برای حرکت یا واکنش به مجموعه اهداف با استفاده از منابع خود انتخاب می کند. استراتژی ها اغلب یک برنامه کلی عمل و یک ضمنی مستقر در تأکید و منابع برای دستیابی به اهداف جامع را اختصاص می دهند. اگر با هماهنگی بین اهداف و استراتژی ها مشخص شود ، یک سازمان کارآمد و از نظر عملیاتی مؤثر است. باید ادغام قطعات در یک ساختار کامل وجود داشته باشد. استراتژی به سازمان کمک می کند تا شرایط نامشخص خود را با دقت کافی برآورده کند. بدون استراتژی ، این سازمان مانند کشتی بدون کوک است. این مانند یک ترامپ است که مقصد خاصی برای رفتن به آن ندارد. بدون اینکه یک استراتژی مناسب به طور مؤثر اجرا شود ، آینده همیشه تاریک است و از این رو ، احتمال عدم موفقیت در تجارت بیشتر است.

Concept of Strategy

معنی استراتژی

کلمه "استراتژی" از خدمات نظامی در حوزه مدیریت وارد شده است و در آنجا به اعمال نیروها در برابر دشمن برای پیروزی در جنگ اشاره دارد. کلمه "استراتژی" از دو کلمه یونانی یعنی Stratus (ارتش) و Agein (برای رهبری) آمده است. یونانیان احساس کردند که استراتژی یکی از مسئولیت های ژنرال ارتش است. این مفهوم امروز حتی در تجارت نیز پذیرفته است. حتی در همین زمان ، ژنرال چینی Sun Dzu که در مورد استراتژی نوشت ، همچنین اظهار داشت که ساخت استراتژی یکی از مسئولیت ها است بنابراین رهبر. یکی از اولین تعاریف استراتژی به نویسنده یونانی باستان Xenophon ردیابی شده است که گفت: "استراتژی شغلی را که شما پیشنهاد کرده اید برای انجام آن پیشنهاد داده است."این تعریف دلالت بر این دارد که دانش تجارت به عنوان استراتژی.

معنای فرهنگ لغت استراتژی "هنر بسیار متحرک یا دفع ابزار جنگ است که به دشمن تحمیل می کند ، زمان و شرایط مکان برای جنگ توسط یک خود"

در مدیریت ، مفهوم استراتژی با اصطلاحات گسترده تری گرفته می شود. به زبان ساده ، استراتژی به معنای نگاه کردن به آینده بلند مدت برای تعیین آنچه شرکت می خواهد تبدیل شود ، و برنامه ای را برای رسیدن به آنجا ارائه می دهد.

استراتژی هم هنر و هم علم است. استراتژی یک هنر است زیرا به تخیل ، تفکر حساس و توانایی تجسم آینده و تشویق و اتصال کسانی که استراتژی را اعمال می کنند ، نیاز دارد. استراتژی علم است زیرا به مهارت های تحلیلی ، توانایی سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و گرفتن تصمیمات آگاهانه نیاز دارد. بدون یک استراتژی ، یک سازمان برای تغییرات در محیط کسب و کار بی معنی و ضعیف است. استراتژی به عنوان نوعی راهنمای راهنما برای توسعه مداوم یک شرکت عمل می کند. استراتژی جهت را برای شرکت فراهم می کند و نشان می دهد که چه کاری باید برای زنده ماندن ، رشد و سودآوری انجام شود.

تعاریف استراتژی

کنت اندروز استراتژی را به عنوان "الگوی اهداف اصلی ، اهداف یا اهداف و سیاست های اساسی یا برنامه هایی برای دستیابی به اهداف تعریف کرد ، به گونه ای بیان شده است که تعریف کند که شرکت در چه شغلی است یا قرار است در آن باشد و نوع شرکت IT استاست یا قرار است باشد. "این تعریف استراتژی بر هدف و وسیله ای که با هدف دستیابی به آن تأکید می شود ، تأکید می کند. همچنین بر ارزش ها و فرهنگ هایی که شرکت در آن قرار دارد تأکید دارد.

Kenichi Ohmae استراتژی را به عنوان "روشی که یک شرکت تلاش می کند تا خود را به طور مثبت از رقبای خود متفاوت کند ، با استفاده از نقاط قوت نسبی خود برای برآورده کردن نیازهای مشتری" تعریف می کند. "تعریف OHMAE جنبه رقابتی استراتژی و نقاط قوت مورد نیاز برای تأمین نیازهای مشتری را برجسته می کند. این تعریف بنابراین هدف از رضایت مشتری به عنوان محرک استراتژی است.

به گفته گلوک ، "استراتژی یک برنامه یکپارچه ، جامع و یکپارچه است که مزیت استراتژیک شرکت را به چالش های محیط مربوط می کند و به منظور اطمینان از دستیابی به اهداف اساسی شرکت از طریق فرآیند اجرای مناسب طراحی شده است"

این تعریف استراتژی استرس را در زیر می گذارد:

  1. یک برنامه جامع و یکپارچه متحد.
  2. مزیت استراتژیک مربوط به چالش های محیط.
  3. اجرای مناسب اطمینان از دستیابی به اهداف اساسی.

تعریف دیگری از استراتژی در زیر آورده شده است که همچنین استراتژی را به محیط آن مربوط می کند."استراتژی الگوی پاسخ سازمان به محیط خود در طی یک دوره زمانی برای دستیابی به اهداف و رسالت خود است"

این تعریف استرس را در زیر می گذارد:

  1. این الگوی پاسخ سازمان به محیط آن است.
  2. هدف دستیابی به اهداف و مأموریت های خود است.

با این حال ، کارشناسان مختلف در مورد دامنه دقیق استراتژی موافق نیستند. عدم اجماع منجر به دو دسته گسترده از تعاریف شده است: استراتژی به عنوان عمل شامل تنظیم عینی و استراتژی به عنوان عمل منحصر به فرد از تنظیم عینی.

استراتژی به عنوان عمل ، شامل تنظیم عینی

در سال 1960 ، چندلر تلاش کرد تا استراتژی را به عنوان "تعیین اهداف اساسی بلند مدت و هدف یک شرکت و اتخاذ دوره های عمل و تخصیص منابع لازم برای انجام این اهداف تعریف کند"

این تعریف سه نوع اقدامات درگیر در استراتژی را ارائه می دهد:

  1. تعیین اهداف و اهداف بلند مدت
  2. اتخاذ دوره های عمل
  3. تخصیص منابع

استراتژی به عنوان عمل ، انحصاری از تنظیم عینی

این دیدگاه دیگری است که در آن استراتژی تعریف شده است. این بیانیه می گوید که استراتژی راهی است که شرکت با واکنش به محیط خود ، منابع اصلی خود را مستقر می کند و تلاش های مارشال را برای دستیابی به هدف خود مستقر می کند. طبق گفته استراتژی جانسون و اسکولز "جهت و دامنه یک سازمان در مدت طولانی ، ایده آل است که به دنبال مطابقت با منابع خود با محیط در حال تغییر و به ویژه بازارهای آن ، مشتریان یا مشتریان است تا انتظارات ذینفعان را برآورده کند". مایکل پورتر استراتژی را به عنوان "ایجاد یک موقعیت منحصر به فرد و با ارزش که شامل مجموعه ای متفاوت از فعالیت ها است ، تعریف کرده است. شرکتی که از لحاظ استراتژیک قرار دارد ، فعالیتهای مختلفی را از رقبا انجام می دهد یا فعالیتهای مشابهی را به روش های مختلف انجام می دهد "

افرادی که معتقدند این نسخه از تعریف استراتژی فراخوانی یک برنامه یکپارچه ، جامع و یکپارچه در رابطه با مزایای استراتژیک بنگاه در مورد چالش های محیط زیست است

پس از در نظر گرفتن هر دو دیدگاه ، استراتژی می تواند به سادگی به عنوان برنامه مدیریت برای دستیابی به اهداف خود قرار گیرد. این اساساً شامل تعیین و ارزیابی مسیرهای جایگزین به یک مأموریت یا هدف از قبل تعیین شده و در نهایت ، انتخاب بهترین جایگزین برای تصویب است

ماهیت استراتژی

بر اساس تعاریف فوق ، ما می توانیم ماهیت استراتژی را درک کنیم. چند جنبه در مورد ماهیت استراتژی به شرح زیر است:

  • استراتژی یک دوره اصلی اقدام است که از طریق آن یک سازمان خود را با محیط خود به ویژه عوامل بیرونی برای تسهیل کلیه اقدامات در تحقق اهداف سازمان مرتبط می کند.
  • استراتژی ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی است. برای برآورده کردن فرصت ها و تهدیدات ارائه شده توسط عوامل خارجی ، عوامل داخلی با آنها مطابقت دارند.
  • استراتژی ترکیبی از اقدامات با هدف برآورده کردن یک شرط خاص ، حل مشکلات خاص یا دستیابی به یک هدف مطلوب است. اقدامات برای موقعیت های مختلف متفاوت است.
  • با توجه به وابستگی آن به متغیرهای محیطی ، استراتژی ممکن است یک اقدام متناقض باشد. یک سازمان ممکن است اقدامات متناقض را همزمان یا با شکاف زمان انجام دهد. به عنوان مثال ، یک شرکت مشغول بسته شدن برخی از مشاغل خود و در عین حال گسترش برخی است.
  • استراتژی آینده گرا است. اقدامات استراتژیک برای موقعیت های جدید که قبلاً در گذشته بوجود نیامده اند ، لازم است.
  • استراتژی برای اتخاذ کارآمد آن در هر سازمان به برخی از سیستم ها و هنجارها نیاز دارد.
  • استراتژی چارچوب کلی برای هدایت تفکر و عمل شرکت را فراهم می کند.

هدف از استراتژی تعیین و برقراری تصویری از شرکت از طریق سیستم اهداف و سیاست های اصلی است. استراتژی مربوط به جهت یکپارچه و تخصیص کارآمد منابع سازمان است. یک استراتژی که به خوبی ساخته شده است ، اقدامات مدیریتی و فکر را راهنمایی می کند. این یک رویکرد یکپارچه برای سازمان و ایدز در رفع چالش های ناشی از محیط زیست فراهم می کند.

جوهر استراتژی

استراتژی ، طبق نظرسنجی انجام شده در سال 1974 ، شامل تعیین و ارزیابی مسیرهای جایگزین به یک مأموریت یا هدف از قبل تعیین شده و در نهایت ، انتخاب جایگزین برای تصویب است. استراتژی با چهار جنبه مهم مشخص می شود:

  • اهداف بلند مدت
  • بردار

روند استراتژی

عمدتا دو فرآیند وجود دارد که به طور کلی در مدیریت استراتژی استفاده می شود.

1. فرآیند استراتژیک تجویز شده

"یک استراتژی تجویز شده کاری است که هدف آن در حال پیشرفت است و عناصر اصلی آن قبل از شروع استراتژی توسعه یافته است."چنین رویکردی معمولاً با تجزیه و تحلیل محیط خارج و منابع شرکت آغاز می شود. اهداف سازمان از این پس توسعه می یابد. سپس برای دستیابی به اهداف ، از تولید گزینه های استراتژیک پیروی می کند ، که ممکن است یک (یا بیشتر) انتخاب شود. سپس گزینه انتخاب شده اجرا می شود.

مزایای فرآیند استراتژیک تجویز

  • اهداف شفاف تمرکز خود را بر تجارت ارائه می دهد.
  • اهداف را می توان به اهدافی ترجمه کرد که در مقابل آن می توان عملکرد را اندازه گیری و کنترل کرد.
  • منابع را می توان به اهداف خاص اختصاص داد و کارآیی را می توان قضاوت کرد.
  • رویکرد منطقی و منطقی است.
  • IT اطلاعات پیچیده ای را ساختار می دهد ، اهداف تجاری را تعریف و متمرکز می کند ، کنترل ها را تعیین می کند و اهداف را تعیین می کند که می توان عملکرد را اندازه گیری کرد.

انتقاد از روند استراتژیک تجویز

  • معمولاً تفاوت عمده ای بین استراتژی طراحی شده و تحقق یافته وجود دارد.
  • برنامه ریزی سفت و سخت در یک محیط تجاری پویا و آشفته می تواند غیرقانونی باشد.
  • وفاداری سفت و سخت به برنامه ها ممکن است به معنای فرصت های شغلی از دست رفته باشد.
  • برای به دست آوردن کالای بلند مدت امکان پذیر و بهتر است بدون سود کوتاه مدت بروید.
  • مدیر اجرایی اطلاعات و اختیاراتی را برای انتخاب بین گزینه ها دارد.
  • این بیش از حد تجویز می شود زیرا محیط کسب و کار می تواند بسیار بی نظم و پیچیده باشد.

2. روند استراتژیک ظهور

یک استراتژی نوظهور یا یادگیری هدف مجموعه مشابهی ندارد. کل فرآیند بسته به نحوه گسترش امور ، با نتایج مختلف ممکن تجربی است."یک استراتژی نوظهور ، کاری است که هدف نهایی آن تصمیم گیری نشده است و عناصر آن در طول زندگی خود توسعه می یابد ، همانطور که استراتژی پیش می رود."بنابراین مراحل اولیه استراتژی نوظهور ممکن است شبیه به استراتژی تجویز باشد - تجزیه و تحلیل محیط و منابع. اما پس از آن روند دور ، دانش و تجربی تر می شود.

مقالات آموزش فارکس...
ما را در سایت مقالات آموزش فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهزاد فراهانی بازدید : 42 تاريخ : شنبه 12 فروردين 1402 ساعت: 13:55