بحران نفتی دهه 1970

ساخت وبلاگ

شکل 1. نشانه ای در پمپ بنزین اورگان که نشانگر در دسترس بودن بنزین به مشتریان خود در سال 1973 است. کمبود تحریم به این معنی بود که بنزین باید جیره بندی شود ، مقادیر در هر خرید محدود و در بعضی مواقع به سادگی بنزین در دسترس نبود.[1]

بحران نفتی دهه 1970 توسط دو واقعه خاص اتفاق افتاد که در خاورمیانه ، جنگ یوم کیپور در سال 1973 و انقلاب ایران در سال 1979 رخ داده است. هر دو رویداد منجر به اختلال در منابع نفتی از منطقه شد که برای کشورهایی که به صادرات انرژی از منطقه اعتماد داشتند ، مشکلاتی ایجاد کرد. کانادا ، استرالیا ، نیوزیلند ، ایالات متحده ، اروپای غربی و ژاپن کمبودهای زیادی را در منابع نفتی تجربه کردند و در نتیجه قیمت های بالایی را متحمل شدند.

کشورهایی که در بالا به آنها گفته شد به دلیل اینکه مراکز صنعتی در اقتصاد جهانی بودند که تقاضای زیادی برای صادرات نفتی ارزان قیمت از خاورمیانه داشتند ، مورد اصابت قرار گرفتند.

تا سال 1970 سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) به طور پیوسته سهم خود را در بازار گسترش می داد ، تا سال 1973 اوپک 56 ٪ از نفت جهان را تأمین می کرد ، از 47 ٪ در سال 1965. [2]

بحران 1973

در اکتبر سال 1973 مصر و سوریه (با حمایت تعدادی از کشورهای عرب) حمله ای به اسرائیل انجام دادند که به عنوان جنگ یوم کپور شناخته شد. در آن زمان ایالات متحده افزایش مصرف نفت ، کاهش تولید و افزایش واردات نفت ، بیشتر از کشورهای اوپک. تصمیم ایالات متحده مبنی بر مداخله در جنگ یوم کیپور در کنار اسرائیل تأثیر فاجعه بار برای اقتصاد ایالات متحده داشت. در اوایل جنگ ، ایالات متحده تصمیم گرفت اسرائیل را با اسلحه تأمین کند ، این باعث عصبانیت هیئت عرب اوپک شد که با تحریم فروش نفت به ایالات متحده ، کانادا ، انگلیس ، ژاپن و هلند پاسخ داد.[3]

تحریم بازار نفت را شوکه کرد و کمبود عرضه را ایجاد کرد. کشورهای تحریم توانستند شرکتهای نفتی را برای فروش نفت از منابع دیگر بدست آورند ، با این حال ، سردرگمی جمعی ناشی از منبع عادی ترجمه شده به افزایش شدید قیمت ها. معامله گران نفت و شرکت ها مجبورند خطوط و منابع را تغییر دهند و منجر به هزینه های بزرگ حمل و نقل و معاملات شوند که به قیمت بالایی که ناشی از کمبود است ، به قیمت بالایی رسیده اند. علاوه بر این ، برای مرتب کردن منابع جدید زمان لازم بود که به این معنی بود که سوراخ باقی مانده از تحریم بلافاصله پر نشده است.

تحریم تغییر قدرت سیاسی و اقتصادی جهانی بود زیرا اکنون کشورهای اوپک (که عمدتاً در خاورمیانه متمرکز شده اند) می توانند با دستکاری در منابع نفتی ، ملل قدرتمندی مانند انگلیس و ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهند.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که اوپک انحصار بازار نفت را انجام داده و ندارد ، در سال 1973 آنها فقط 56 ٪ از بازار نفت را داشتند و در حالی که این امر منجر به تأثیر زیادی می شود ، به اوپک اجازه نمی دهد تا بازار را کاملاً کنترل کندبشراوپک یک کارتل بین المللی است. دولت های کشورهای اوپک به منظور دستکاری در عرضه نفت در سراسر جهان و بنابراین قیمت نفت ، با شرکت های نفتی (هم متعلق به دولت و هم خصوصی) موافقت کردند. اوپک همیشه در همکاری با مشکل روبرو بوده است ، 12 کشور همیشه قادر به هماهنگی سیاست ها برای اطمینان از کنترل خود بر بازار به دلیل تعداد زیادی از عوامل سیاسی و اقتصادی نیستند.[4] از آنجا که اوپک کل بازار را کنترل نمی کند ، آنها از آنچه بقیه بازار انجام می دهند محدود شده اند. به عنوان مثال در تحریم 1973 ، ملل تحریم توانستند با وجود افت کوتاه مدت در عرضه و افزایش قیمت ، خطوط تأمین خود را دوباره تنظیم کنند تا روغن جریان یابد. توانایی یافتن منابع دیگر اثرات تحریم را به کوتاه مدت محدود کرد.

علاوه بر این ، ملت های اوپک فعالیتهای پایین دست ناکافی یا توسعه نیافته را داشتند ، بنابراین آنها به شرکتهای غربی بیشتر متکی هستند تا محصول خود را تصفیه و به بازار عرضه کنند.[5]

تا ماه مه سال 1974 ، ایالات متحده توانست اسرائیل را متقاعد کند که سربازان خود را به شکل شبه جزیره سینا (نواری از سرزمین شرق کانال سوئز که مصر توسط اسرائیل در جنگ شش روزه سال 1967 به تصرف خود درآورد) و در نتیجه تحریم ، تحریم کرد. برداشته شد و منابع روغن دوباره شروع به جریان کردند.

انقلاب ایران (1979)

در 16 ژانویه سال 1979 ، شاه شاه ، محمد رضا شاه پهلوی پس از اعتراض و اعتصاب گسترده تبعید شد. شاه تبعید شد و رأی برای بازسازی ایالت امپریالیستی ایران به جمهوری اسلامی ایران وجود داشت. جمهوری جدید توسط رهبر مذهبی آیت الله خمینی هدایت می شد که عنوان رهبر عالی را به دست آورد.[7]

در طول انقلاب ، کارگران بخش نفت به طور جدی اعتراض کرده بودند که تولید نفت ایران را متوقف می کند. از دست دادن تولید 2. 5 میلیون بشکه در روز بود.[8] ضرر در تولید باعث ایجاد سوراخ بزرگی در صادرات نفت شد و سایر کشورهای اوپک تلاش کردند تا تولید خود را افزایش دهند تا قیمت ها را معقول نگه دارند و عرضه جریان داشته باشد.

سطح پایین تر تولیدات باعث افزایش قیمت ها شد ، حتی وقتی دولت جدید تلاش کرده است تا تولید را تجدید نظر کند ، هنوز هم برای جبران خسارت اولیه کافی نبود.

جنگ ایران و عراق

پس از انقلاب ایران در ژانویه سال 1979 ، کشور همسایه عراق تحت رهبر خود صدام حسین در سپتامبر 1980 از ترس اینکه انقلاب ممکن است به عراق گسترش یابد ، در سپتامبر 1980 به ایران حمله کرد.[9] این جنگ تأثیر مخربی در هر دو کشور داشت ، با توجه به تأثیرات نفت ، تولید هر دو کشور بسیار کاهش یافته است.

انقلاب ایران (1979) و جنگ متعاقب آن ایران و عراق (1980-1988) تأمین نفت از ایران را محدود کردند ، تولید آنها از بین رفت. افزایش تولید ، سایر اعضای اوپک سوراخ باقی مانده توسط تولید ایران را وصل کردند. تا ژوئیه 1980 ، قیمت نشانگر نفت 30 دلار (بیش از 100. 00 دلار امروز) ، بیش از دو برابر قیمت بازار 12. 70 دلار در دسامبر 1978 بود. تا دهه 1990 قیمت نفت اوپک از سال 1980 تقریباً 40 ٪ افزایش یافته بود. [10]

تأثیرات این درگیری کوتاه بر اقتصاد بود ، با این حال ، ملت ها قبلاً تلاش های تثبیت منابع نفتی را پس از بحران سال 1973 بسیج کرده بودند. منابع نفتی دیگر در آلاسکا ، خلیج مکزیک ، سیبری ، کانادا و دریای شمال در دست توسعه بودند.[11] علاوه بر این ، کشورهایی که وابسته به نفت از منطقه خاورمیانه هستند ، به منظور جلوگیری از نوسانات عرضه و قیمت ، از روغن به عنوان منبع انرژی دور شده بودند.[12] کشورهایی که به نفت اوپک متکی هستند با جایگزینی نفت با منابع دیگر سوخت مانند زغال سنگ ، انرژی هسته ای و گاز طبیعی به دنبال کاهش اثرات افزایش قیمت و وابستگی بودند. سوئیچ به زغال سنگ برای تولید الکتریکی یک تغییر ساده بود ، علاوه بر این تحقیقات بیشتری انجام شد و تأکید بر استفاده از انرژی هسته ای برای تشویق سوئیچ از روغن انجام شد.[13]

مقالات آموزش فارکس...
ما را در سایت مقالات آموزش فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهزاد فراهانی بازدید : 38 تاريخ : شنبه 12 فروردين 1402 ساعت: 17:28